عشقمي
دختر قشنگم تو الان 1 سال و 7 ماه و 16 روزته.
دايره لغاتت بيشتر و بهتر شده و تك و توك جمله هاي دو كلمه اي مي گي مثل: بابا نيست، داداش نيست، داداش لالا، مي مي ده، به سنا مي گي انا، به زهرا مي گي درا، ليلا رو تقريبا خوب مي گي، همچي با ناز مي گي عمه كه عمه ت جونش مي ره واست، به مبينا مي گي مانانا، به مادرجون مي گي مادري، فيلم تولد علي تو گوشيمه هر وقت بخواي ببينيش مي گي مابالا يعني تولد مبارك و بيار من ببينم، وقتي هم شعر تولد مبارك رو مي خونيم تو شمعها رو الكي فوت مي كني. هر چي داداشت بگيره تو بايد ازش بگيري وگرنه جيغ و گريه ايه كه ازت شنيده نميشه، آب بازي رو كه عاشقشي هر كه بخواد بره حموم تو ازش جلوتر ، جلو در حموم وايسادي، چند روز پيشم رفته بوديم دريا و تو هم يه عالمه آب بازي كردي و لباساتو و موهاتو و صورتتو شني كردي، يه لحظه هم ازت غافل شدم يه مشت شن گذاشتي دهنت و البته كه از مزه ش خوشت نيومد و تف كردي بيرون.
ديروز رفته بوديم بيرون از جلوي سوپري رد مي شديم تو يه چيپس از قفسه گرفتي زدي زير بغلت و داشتي مي رفتي خخخخخ
سنا گل گليه من ، من دلم واقعا براي همه اين لحظات تنگ ميشه عزيز دلم. و واقعا خدا رو از ته قلبم شكر مي كنم واسه داشتن شما